با مجوز فعالیت در زمینه مهندسی و مشاوره از صنایع همدان...

آموزش

- چرا به آموزش نياز داريم ؟

          سازمانهاي صنعتي را مي توان تعيين کننده مسير اصلي توسعه يافتگي کشور محسوب نمود . چرا که در فراهم سازي شرايط اشتغال، توليد، ارز آوري و در عين حال ايجاد ثبات اقتصادي کشورنقش مهمي را ايفا مي نمايند .


          بديهي است که در چنين شرايطي افزايش توانمندي جهت مقابله با رقباي داخلي و خارجي نيازمند در اختيار داشتن برنامه هاي مدون و استراتژي روشن سازماني ، بويژه  در زمينه توسعه منابع انساني به لحاظ کيفي مي باشد ، چرا که اين امر مهم بوسيله منابع انساني کار آزموده تحقق خواهد يافت و سازمانها نيز  به اين نکته واقف شده اند که راهي جز توجه جدي به توسعه کيفي منابع انساني خويش ندارند و اين توسعه کيفي تنها از طريق طراحي مکانيزمهاي عملي و کاربردي آموزش يعني برنامه ريزي آموزشي صورت  پذيرفته و به سازمان کمک مي کند تا اطمينان يابد که آيا مي تواند برنامه هاي کسب و کار خود را براي آينده در قالب هدفهاي مالي ، توليدي ، ترکيب فرآورده ها و منابع مورد نياز بخوبي به مرحله اجرا در آورد؟


 امروزه سازمانها بيش از گذشته به آموزش اهميت داده و بودجه آموزشي خود را مرتب افزايش مي دهند . مديران آموزش با تجربه از تأثير شگرف آموزش براي ارتقا افراد در جهت دستيابي به اهداف سازمان آگاه هستند . آنها ميدانند که بيش از 30%  از هزينه هاي متغير سازمان به نوعي مربوط به آموزش است .


           همگام با پيچيده تر شدن مشاغل، بر اهميت آموزش کارکنان نيز افزوده شده است. در جامعه اي که به سرعت در حال دگرگوني است، آموزش کارکنان نه تنها مطلوب است، بلکه فعاليتي است که بايد به صورت مستمر مطابق با نياز روز مشاغل تحت نظر سازمانهاي مسئول در سطح کشور برنامه ريزي، اجرا، کنترل ،ارزيابي واصلاح شود تا همواره منابع انساني کارآمد و مطلع ،تربيت و در اختيار سازمانها قرار گيرند.


           امروزه اين موضوع که عامل عمده تغيير در سازمانهاي پيشرفته  ، نيروي انساني مي باشد يک واقعيت عيني است و اينکه هرگونه تغيير ،  بدون پشتيباني منابع انساني در سازمان نهادينه نخواهد گرديد ،  تبديل به يکي از باورهاي اساسي گرديده است.


         بر اين اساس ، نقش توسعه نيروي انساني در بهبود عملکرد سازماني بسيار مهم تلقي گرديده و    کيفي سازي منابع انساني به يکي از پرشتاب ترين و مهمترين وظايف نظام آموزش کارکنان تبديل گرديده است.


          مبناي نظري اين کار ، تلفيق عملي نظام آموزش و فرايندهاي آن با استراتژيهاي راهبردي سازمان است و بر اين اساس اگرچه نظام آموزش  بايد قادر باشد ضمن پاسخگويي به سوالات کليدي و بررسي   شيوه هاي بهبود عملکرد کيفي کارکنان ، با فرصتها  و تهديدات محيطي ، هماهنگي مناسب پيدا و رسالت خود را در شرايط مختلف  و منطبق با سياست کلي سازمان ايفا نمايد  ،  ولي بايد پذيرفت که بدون انجام مديريت مناسب آموزش که مبناي آن تفکر استراتژيک سازمان است ، امکان برنامه ريزي و اجراي متعهدانه وجود نخواهد داشت و طبيعي است آن دسته از برنامه هايي که منطبق با استراتژي نبوده و از يک سيستم مديريتي قوي بهره نمي برند، مطمئناً در زمينه هاي نياز سنجي، برنامه ريزي و ارزشيابي فاقد اثربخشي لازم بوده و بالطبع تامين کننده اهداف سازمان نيز نخواهند بود. تلفيق آموزش با استراتژي، بي شک مرهون چالش عقلايي و گستردگي موارد استفاده آن در عمل است که سازمان را متوجه پيچيدگيهاي نظام آموزشي در گذشته، حال و آينده نموده و فرايند آموزش را با استراتژيهاي راهبردي سازمان در هم  مي آميزد. اين پيوند در مواقعي که سازمان و نظام آموزش اهدافي روشن و بينشي درست براي بهبود کيفي منابع انساني نداشته باشند يا محيط بيرون سازمان متلاطم و پويا بوده و يا اينکه سازمان و نظام آموزش بيش از اندازه درون گرا بوده و تمرکز بيش از حد روي جزئيات و مشکلات کوتاه مدت داشته باشند ،  کارساز و کارگشا خواهد بود.در واقع مديريت استراتژيک آموزش را مي توان يک نوع بينش يا فلسفه براي حل مسائل و مشکلات نظام آموزش در ارتباط با محيط بيرون آن و فرايندي براي کسب موقعيتي مناسب در رقابت دائمي براي دستيابي به منابع علمي مورد نياز سازمان تعريف نمود.از اين رو  ، مديريت آموزش بر مبناي راهبردهاي عملياتي را مي توان هم عامل ايجاد تغييرات و هم تسهيل کننده اجراي استراتژيها و آماده سازي سازمان براي تدوين برنامه هاي عملياتي دانست، چرا که طراحي و اجراي هرگونه استراتژي در کل سازمان نياز به اتخاذ  راهبرد براي منابع انساني ، بويژه در زمينه رفع کمبودهاي مهارتي آنان هم در فعاليتها و هم واحدهاي اصلي آنان خواهد داشت .


   توانايي هاي ما براي كمك به سازمان شما در اين زمينه :

1-    تهيه و تنظيم جزوات و مطالب آموزشي

2-   ايجاد زمينه مناسب براي تجلي استعدادها و برانگيختن خلاقيت و شکوفايي علمي کارکنان

3-    برقراري ارتباط مستمر و موثر با انجمن هاي علمي داخلي و مراکز صنعتي

4-  ايجاد تيم فني تخصصي در زمينه حل مشکلات کيفي و ارائه خدمات در شرايط بحران

5-  تدوين استاندارد آموزش

6-  مشارکت در اجراي طرحهاي پژوهشي ، سمينارها ، ارائه مقالات و کارهاي تحقيقاتي

7-   آموزش تكنيكها و ابزارهاي سيستم مديريت كيفيت شامل :

-   تئوري محدوديتها  TOC   براي سودآوري و فروش بالاتر

-    كنترل آماري فرايند SPC

-   طراحي آزمايشات DOE

-    طرحريزي پيشاپيش كيفيت محصول APQP

-    ساماندهي محيط كار 5S

-    آناليز حالات بالقوه خرابي FMEA

-   آناليز سيستمهاي اندازه گيري MSA

-  فرايند تائيد قطعات توليدي PPAP

-   آناليز هزينه هاي كيفيت COQ

-   گسترش خانه هاي كيفيت QFD

-  حل مساله با روش 8D

- ايجاد طرح هاي كنترل CP

-  ايجاد روشهاي بهبود مستمر CIP و كايزن KAIZEN

-  آشنايي با الزامات استاندارد ISO 9001

-                    آشنايي با الزامات استاندارد ISO/TS 16949

-                     و ...

گزارش تخلف
بعدی